نمیدونم واقعا مرز بین بعضی چیزا قابل تشخیص و تفکیک نیست یا بعضی از ما نمیتونیم درست متمایزش کنیم و تمیز بدیم
فرق بین زرنگی و بیشعوری , فرق بین خوبی و پخمه بودن , فرق بین سادگی و ساده لوحی , فرق بین مچ گیری و بی آبرو کردن , فرق بین راه اومدن با باج دادن , فرق بین کنار اومدن با تحمل کردن , فرق بین حدود لیاقت با انتظارات بیجا , فرق بین کمک کردن با سواری دادن , فرق بین گشاده رو بودن با بی غم بودن , فرق بین به روی کسی نیاوردن با متوجه نشدن و نفهمیدن وووووو
یعنی واقعا مرزای این مسایل و هزاران مساله دیگه مثل اینا , انقدر توو هم رفته و قاطی شده؟
مطالبت خیلی خوب بود یاشار به وب سایت من هم سر بزن
ممنون , باشه منم میام یه سر همینجوری میزنم
متاسفانه!
فقط براى پیش بردن کارها این حدود نادیده گرفته مى شه.
یعنی مهم نیست شما هر حسى مى خواى داشته باش فقط کار من راه بیفته! دیگه همه چى به درک!!
درسته متاسفانه اینجوری شده , کاش یه مدادی بود که این مرزا رو کمی پررنگ تر بکنه